19 مهر (هفته 35)

سلام دخمل قشنگم امروز با هم رفته بودیم دکتر انقدر قبلش خدا خدا کرده بودم که بتونم صورتت رو ببینم از صبح هی داشتم بهت میگفتم  عسل منم حسابی حرف مامانش رو گوش کرد و همش خودش رو نشون داد قربونت برم که بالاخره شدی شبیه خودمممممممممممممم یه چال خیبل خوشگل هم روی چونت داشتی

از دو هفته پیش که رفته بودیم سونو 1 کیلو وزن گرفته بودی و شده بودی 2900 دکی گفت حتما وزنت به بالای 3 میرسه و کلی هم از لبات تعریف کرد هههههههههه

دو هفته قبل دکتر گفت بین 10 تا 15 آبان یک روز رو برای سزارین انتخاب کنم منو بابایی هم گفتیم 10 آبان اینسری دکتر گفت احتمالا دخملیت زودتر به دنیا میاد چون جثه خودت ریزه و از اول آبان منتظر باش منم که کاملا آمادم لباساتم حتی شستم  فردا هم ساکت رو میبندم که دیگه کاری نداشته باشم برای شنبه هم وقت آرایشگاه گرفتم فقط میمونه نامه بیمارستان که دکی بده قرار شد بیمارستان فرمانیه بریم چون هم نزدیک خونه هست هم نوسازه برای همین بابای گفت رسیدگیشون هم بیشتره و اگه نصفه شب هم اتفاقی بیفته زود میرسیم

قربونت برم دخمل گلم که انقدر خانومییییی و اصلا مامانی رو اذیت نمیکنی  صبحا با سکسکت از خواب پا میشم شبا هم با سکسکت میخوابم

 امروز به دکی گفتم من نگرانم دخمولی من خیلی سکسکه میکنه دکتر گفت خیلی هم خوبه وزن میگیره منم خوشحال شدم حالا هر چقدر دلت میخواد سکسکه کن عشق منننننننننننننن