تنهايي مفرط

ساخت وبلاگ

در این تنهاییمفرط

سکوتی دست من ازپشت می بندد

و چشمم درد را درکنج چشمان تو می بیند

و دل می ماند ازرفتن

و لب می ماند ازگفتن

چنان در خویشتنغرقم

که می خواهم رَسَمدر تو

شوم از خویشتنغافل

رها سازم تن خودرا

در این فرجام بدنامی

تو آیا گرد تنهایی

نشسته بر تن وجانت؟

بگو آیا در اینظلمت

شده این غصهمهمانت؟

مرا رنج غریبی، در

به روی خسته امبسته است

تنم از رفتن تنها

ببین آزرده و خستهاست

در این تنهاییمفرط

نگاهی می زند برچشم من خنجر

یکی تند از کنارممی رود از در

سکوتی تلخ می ماند

و غم آهسته میگوید:

تو آیا گرد تنهایی

نشسته بر تن وجانت؟ 

4/8/86

گلدان...
ما را در سایت گلدان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : گل گلدون goldan بازدید : 496 تاريخ : سه شنبه 19 ارديبهشت 1391 ساعت: 3:31