خواب در خواب آمده هر شب خیال ماه تو

ساخت وبلاگ
رفته ام با پر پرواز خیالت امشب

دامنم پر کنم از پولک ماه

خوشه چین نقره مهتاب بپاشم به سرت

و در آن بالاها

سبدی کوکب سرخ

از نگاه شب تیره بکنم

و بریزم به پرت


تو همه رازی و چشمت دریاست

وسعت فکر تو تا خورشید است

دلت انگار که صد آیه صبر

نرمی موج نگاهت رویاست


با خیال تو به شب می تازم

میروم باز به سرسبزی خواب

و در آن دشت بهار آلوده

تو به تن پیرهنی جنس گل بارانها

و به زیبایی دوران شباب

...

من چه تلخ آشفته!!!

توی آن وهم قشنگ

من دلم هی میخواست

دست در گردن تو

دست تو حلقه زنجیر شود بر کمرم

تو برقصی با من

تو بخوانی با من

بگذاری به لب سوخته ام مرحم یک بوسه تلخ

در نگاهم تو ببین

شاخه ، صد شاخه صنوبر دارم

تو برقص ای زیبا

سر هر شاخه به ناز

تو بشو یک ثمرم


بگشا پلک پر از شبنم خویش

قامت قلب من از حجب تو بسیار شکست

همه بند دلم از سخن تلخ تو صد بار گسست


به من از مستی چشمان سیاهت سبدی خنده بده

و مرا دوست بدار

یار


سالیانی است که من کوله غم بر دوشم

ساکن دشت پریشانی ام و خواموشم

به خدا

این فقط یک رویاست

میتوانی که در این وهم قشنگ

لحظه ای دوست بداری تو مرا

 

دل بسوزان تو به این ویرانی

لحظه ای چشم مرا خوب ببین

تو توانایی این را داری

که بسازی در من یک جهان آبادی


تو مرا گر که بخواهی یانه

مهر تو در رگ و در جان من است

آشنایی دل من به تو امروزی نیست

تو در احساس من ای دوست قدیمی هستی

ریشه در عالم دیرین داری

پس مرا دوست بدار

دوستی زیبا نیست؟!!!

گلدان...
ما را در سایت گلدان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : گل گلدون goldan بازدید : 502 تاريخ : جمعه 15 ارديبهشت 1391 ساعت: 16:45