نقاش بد نقش

ساخت وبلاگ

دو تا آدم خالی بند به هم رسیدند و یکی گفت : پدرم یک انبار بزرگ دارد که هر چه در آن راه بروید به انتهایش نمی رسید ! و آن دیگری پس از اندکی تأمل گفت : پدر من هم یک نردبان بلند دارد که انتهای آن از ابرها هم بالاتر می رود ! اولی که می خواست حال دومی را بگیرد ، گفت : حالا پدرت آن نردبان را در کجا نگه می دارد ؟ که دومی جواب داد : در انبار پدرت !!! و این چنین است که خالی بندها هیچ گاه کم نمی آورند و تا ته اش می روند !

حالا شده کار این مسئولین عزیزتر از جان ما ! که در آمار دادن و اعلام کردن ارقام نجومی هیچ ملاحظه ای ندارند ، البته همچنین در مخفی نمودن آمار و ارقام واقعی ! . یکی می گوید امسال بیش از دو میلیون شغل ایجاد کردیم ! آن یکی ادعا می کند که تولیدات دستگاه زیر نظرش ، صد در صد رشد داشته است ! و آن سومی می گوید که آمار صادرات از نظر حجمی 76/52 درصد و از نظر ارزش 63/24 درصد افزایش یافته است ! و ... اخبار شبکه های تلویزیونی پر است از این آمارهای عجیب و غریب .

در این میان پلیس و دستگاه های مرتبط با حمل و نقل هم اصلاً کم نیاوردند . بالاترین مقاماتشان شب و روز در حال مصاحبه هستند که مثلاً آمار سرقت و جرم و جنایت آن هم به تفکیک ، چقدر کاهش داشته است ! سرقت با سلاح سرد 26/22 ، سرقت با سلاح گرم 35/33 ، تصادف منجر به فوت 15/37 ، واژگونی خودرو 45/37 ، حجم مسافرین 27/43 ، تعداد ماشین ها 22/47 درصد و ... همین طور آمار دقیق در حد صدم درصد است که اعلام می شود ! و حالا استاندار قم روی دست همه بلند شده و گفته که در روزهای اول عید ، بیش از 21 میلیون نفر گردشگر وارد قم شدند ! و ما ملت هم هاج و واج ، با چشمانی گشاد و دهانی باز به تماشای این صحنه ها مشغول هستیم . در عرصه فناوری و نانو و ... هم که سیر صعودی سابق ، با شیب بیشتری در حال افزایش است و عن قریب است که دشمنان را زیر پا بگذاریم !

هنوز چهارم فرودین نشده بود که آمارهای دقیقی از جزئیات سیر و سفر هموطنان با سرعت فراوان اعلام شد ، آن هم در مملکتی که از نظر سیستم آماری و اطلاعاتی و روش های علمی نظرسنجی دارای مشکلات و محدودیت هایی است . معلوم نیست که این دستگاه های نظرسازی کجا هستند ؟ روش تحقیقشان چگونه است ؟ نمونه هایشان را چطور انتخاب می کنند ؟ چگونه آن را تعمیم می دهند ؟ و ... دریغ از یک مؤسسه مستقل پژوهشی معتبر که این آمارها را تأیید کند .

این گونه آمار دادن نه تنها احساس امنیت و آرامشی را نمی آفریند ، بلکه برعکس در جامعه ای که شکاف عمیقی از نظر اعتماد میان ملت و دولت وجود دارد ، این چنین عمل کردن ، به بی اعتمادی موجود دامن می زند و آن شکاف را عمیق تر و ترمیمش را سخت تر می کند و آنگاه حتی باور کردن آمارهای علمی و دقیق هم مشکل خواهد شد . بالاخره باید میان آمارهای دولتی و واقعیات عینی و ملموس همراهی و هماهنگی وجود داشته باشد یا نه ؟ اگر این همه شغل و این همه صادرات و این همه مسکن ایجاد شده باشد ، پس چرا در وضعیت معیشتی مردم یا به قول رئیس جمهور محبوب در سر سفره های مردم ، نمود قابل توجهی ندارد ؟ و به قول یکی از کاندیداها در مناظره با آقای احمدی نژاد ، ننه جون ما هم یک چیزهایی از ارزانی و گرانی می فهمد ، وقتی که برای خرید به سوپر سر کوچه می رود ! وقتی من در شهری زندگی می کنم که در یک شب به بیست مغازه دستبرد زده می شود ، در روز روشن ماشین شهردار را از زیر پای راننده اش می ربایند ، در همان روز روشن به چند خانه هجوم می برند و با تهدید و ارعاب پول و طلای زنانی را می دزدند و می گریزند ، وقتی به ترافیک شهر نگاه می کنم و میزان مسافران ورودی را با سال قبل مقایسه می کنم ، وقتی به هر خانواده ای نگاه می کنم ، حداقل یک جوان تحصیلکرده ی بیکار در آن می بینم و ... آن وقت چطور می توانم به راحتی این آمارهای دقیق را باور کنم ؟ اگر میزان تولید و صادرات بالا است پس چرا امسال را سال تولید ملی نام نهاده اند ؟ پس چرا حقوق کارگران هموطنم در ده ها کارخانه چند ماه است که پرداخت نشده است ؟ پس چرا بسیاری از کارگاه ها تعطیل شده اند ؟ پس چرا ... ؟

کاری می کنند که آدم مجبور می شود برای اثبات حرفش و علیرغم میلش ، به حرف های افراد خارج نشین معلوم الحال متوسل شود ! استاد دکتر اسدالله بادامچیان در سال 78 در نشریه ی شما ، ارگان مؤتلفه مطلبی را به عطاء الله مهاجرانی نسبت داده بود و مهاجرانی در پاسخش نوشته بود : " استاد اسدالله عزیز ! داستان خبر و تحلیل جنابعالی مثل ذیمقراطیس حکیم و نقاش بدنقش است ، ذیمقراطیس را نقاشی بدنقش گفت که خانه ی خویش را گچ کاری کنید تا من نقش کنم . گفت نخست تو نقش کن تا من گچ کاری کنم ! انصافاً خبر و تحلیل جنابعالی مثل همان نقش های نقاش بدنقش ، ترحم انگیز است . هم خبر شما دروغ است و هم تحلیلتان بر مبنای دروغ بنا شده است . نه ریاست محترم جمهوری نامه ای برای اینجانب ، در باره ی نگرانی مراجع و علما نوشته اند و نه من پاسخی داده ام . استاد اسدالله عزیز ! از این همه استفاده ی ابزاری از علما و خانواده ی شهیدان در خلوت خود به ستوه نیامده اید ؟ دروغ چه فروغی دارد که استاد محترم بدان دل بسته اند ؟ ... "

گلدان...
ما را در سایت گلدان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : گل گلدون goldan بازدید : 503 تاريخ : دوشنبه 28 فروردين 1391 ساعت: 21:25