ظاهرا در سکوت خود گرفتاری
رفته ای در سکوت ، ترانه برداری
ترانه ای زیباست ، درست مثل خودت
ولی تو هنوز ، بوسه ای بدهکاری
تو در سکوت خود انگار ، شعر می گویی
ردیف و قافیه از چشمهات می باری
من در سکوت تو انگارهیچ هستم هیچ
پس چرا ناگهان به ذهنم افتادی ؟
همیشه بی تو شعر می گویم و حرف
همیشه هست بر لبم نام تو هی جاری
بیا سکوت نکن بیش از این، که به من
چند بوسه بدهکار و چند هم طلب داری
همیشه چون بیابانی از عطش هستم
تو با بوسه هات هی درخت می کاری
گلدان...
ما را در سایت گلدان دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : گل گلدون goldan بازدید : 392 تاريخ : دوشنبه 21 فروردين 1391 ساعت: 3:06