این دیگه چه مدلشه خدا؟

تقريبا دو ماه از پايان رابطمون مي گذره و ما تو اين دو ماه 3 بار همديگرو تو خيابون "به صورت كاملا تصادفي " ديديم و جالبش اينجاست كه 2 بار از اين 3 بار تو يه روز بوده و جالب ترش اينجاست كه تو دانشجوي شهرستاني و طبيعتا نبايد زياد اينجا باشي ،بازم خوبه وگرنه شايد هر روز همديگه رو مي ديديم !

خيلي برام جالبه آخه هر دفعه قبل از ديدنت ،انگار بهم الهام مي شه و واقعا حس مي كنم كه قراره ببينمت ديشبم قبل از خواب همش تو فكرم بودي عجب حس دوست داشتنيه اين حس شيشم !

خيلي دوست دارم بدونم حست چيه وقتي منو مي بيني اونم بعد از اون همه گريه و زاريت وقتي مي خواستيم جدا شيم ،هر چند كه مصوب اصلي جداييمون خودت بودي وگرنه من براي وصل كردن اومده بودن ني براي فصل كردن.

اما كاش كه ديگه نبينمت ،هيچ وقت...

 آخه لعنتي تا من مي يام فراموشت كنم تو سبز مي شي جلوي راه منو همه چيزو بهم مي ريزي .