رفتنت
همانقدر عجیب است
که آمدن برف در تابستان
نمی شود مرا از تو جدا کرد
همانطور که
پدر بزرگ را از عصای چوبی اش …
یا دختران جوان را از کیف های آرایش
نمی شود مرا از تو دور کرد …
پرنده ها را هر جا ببری
باز روی درخت لانه می کنند …
آنقدر ها هم پیر شده ام
تا خاطراتت را با پیرمردهای پارک مرور کنم
آنقدرها خرافاتی
که آرزو کنم موجود دیگری باشم
می خواهم قبض جریمه سنگینی باشم روی شیشه ی ماشینت
آنقدر سنگین
که نتوانی پرداخت کنی
تا پیشت بمانم …
گلدان...
ما را در سایت گلدان دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : گل گلدون goldan بازدید : 377 تاريخ : سه شنبه 15 فروردين 1391 ساعت: 19:02