دختر باد سوار

ساخت وبلاگ

مهدی یادته دوآتیشه عاشق اون دختره فیلم توبی تایلر شده بودی؟ یادته با این که هر دو مون با هم توی سینما لیدو فیلم رو دیده بودیم، باز با چه جزییاتی واسه هم تعریفش می کردیم؟ پسره از دست عمه و شوهر عمه بداخلاقش فرار می کرد و می رفت کارگر یه سیرک می شد.از فروشندگی و دوره گردی توی سیرک می رسید به نقش همراه اون دختره.روی اسب، دستش رو می ذاشت رو کمر دختره و اون هم انگار به کوه وصل باشه، خودش رو تا جایی که می شد خم می کرد پایین و گردن ما هم با اون خم می شد.اسب تند می رفت و باد می پیچید توی موهای دختره.از بس این وقت ها خودمون رو کج و راست می کردیم، چراغ ها که روشن می شد، همه بدنمون گرفته بود.یادته مهدی می گفتی چهارده بار فیلم رو دیدی و من می گفتم دیوونه شدی؟ بابا ننه مون روحشون هم خبر نداشت که ما کجاها سیر می کنیم.یه بار بهت گفتم اگه الان یه ماشین این جا نگه داره و دختره ازش پیاده شه چی کار می کنی؟ گفتی کپ می کنم.قلبم وا می ایسته.گفتم نه.خیلی محترمانه می ری جلو و یه تعظیم کوچیک می کنی و دستش رو می گیری و می ذاری زیر آرنجت:درست مثل فیلمها.و  تو از فکر یه همچه چیزیهایی دو روز مریض شدی و تب کردی و مادرت فکر کرد وبا گرفتی.یادته چه قدر بعد از اون بهت دلداری دادم و گفتم که نباید به این چیز ها فکر کنی؟بهت گفتم خودت رو درگیر این اراجیف نکن.این ها رویاست.آدم رو دیوونه می کنه.تو هم گوش کردی و دیگه حرفش رو نزدی.یادته؟ خیلی حرف های دیگه هم بهت گفتم.اما نگفتم که خودم چه جوری توی عشق اون پری باد سوار دارم می سوزم.نگفتم که روزی صد بار اون رو می آرم تو محل و از ماشین پیاده اش می کنم و دستش رو می گیرم...و تو ندونستی که من صد بار اون فیلم رو دیده بودم.شاید هزار بار...     

گلدان...
ما را در سایت گلدان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : گل گلدون goldan بازدید : 401 تاريخ : يکشنبه 13 فروردين 1391 ساعت: 0:52