نقد كتاب «در باب استعداد آدمى‏» 2

ساخت وبلاگ

نقد كتاب «در باب استعداد آدمى‏» بخش دوم

Of Human Potential: An Essay in the Philosophy of Education

اثري از اسرائيل شفلر

و اما در مورد كفايت تحليل اسكفلر، وايت اين سؤال‏ را مطرح مى‏كند كه ضابطه و معيار براى اطلاق اصطلاح‏ «استعداد» چيست؟ نخستين مورد طرح اين سؤال هم، بازسازى‏ هاى سه گانه، اسكفلر است: چرا هر سه مفهوم ‏توانايى، گرايش، و قابليت، ذيل عنوان استعداد قرارگرفته‏ اند؟ آيا اين مفاهيم، ناظر به انواعى تحت جنس‏«استعداد» هستند يا ميان آنها مشابهتى برقرار است ازنوعى كه ويتگنشتاين آن را «مشابهت‏ خانوادگى‏» (family-resemblance) ناميد؟ با توجه به اينكه‏ اسكفلر، احتمال دوم را مورد بحث قرار نداده، وايت وجه ‏اول اين سؤال را بررسى مى ‏كند و مى‏گويد ممكن است ما عنصر مشترك ميان سه مفهوم مذكور را در اين سخن ‏اسكفلر جستجو كنيم كه گفته است «ويژگى مشترك‏ مفاهيم مذكور اين است: هر سه به نحوى تفسير شده‏ اند كه‏ آنها با اكتساب خصيصه‏اى ارتباط دارند كه در حال حاضرموجود نيست‏» (ص 63) [ معادل ص 63 كتاب در ترجمه ‏فارسى]. وايت مى ‏گويد اين ويژگى مشترك براى مفاهيم ‏استعداد، يعنى ارتباط داشتن با اكتساب خصيصه ‏اى كه درحال حاضر موجود نيست، ريشه در مفهوم سنتى استعداد دارد كه البته از «اسطوره ‏هاى‏» آن مبرا است. اما به نظر وى، اين ويژگى از دقت كافى برخوردار نيست كه بتواند همچون معيارى براى يافتن يك استعداد بكار گرفته شود. ممكن است امورى با اكتساب خصيصه ‏اى كه در حال‏ حاضر موجود نيست «ارتباط‏» داشته باشند، اما كسى قبول‏ نكند كه آنها را استعداد يا مفاهيم بازسازى شده استعداد بداند، همچون مجبور بودن براى اكتساب خصيصه موردنظر.

گلدان...
ما را در سایت گلدان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : گل گلدون goldan بازدید : 507 تاريخ : چهارشنبه 9 فروردين 1391 ساعت: 22:16